به مناسبت محرم ، بعد چندین سال دارم بخش هایی از کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو می خونم
سخنرانی هایی که پیش از انقلاب ایراد شده اند و به بیان تحریفات واقعه عاشورا و پیراستن این زایدات از حقیقت تاریخی آن می پردازند
حرف هایی که اگر حتی امروز با گذشت نزدیک به نیم قرن از زبان کسی شنیده شوند بسیار بدیع ، ساختارشکنانه و برخلاف جریان فکری حاکم بر هیات ها و سخنرانی ها و مداحی ها ست
البته در روزگاری این سخنان ایراد گردیده که نهایتا بُرد مجالس سنتی عزاداری در محله و شهری تمام می شده است و دستگاه های تبلیغی و صاحبان قدرت ی هم راستا با آنان نبوده اند
ولی امروز استمرار این جریان تحریفی و پای کار آوردن نسل جوان نقطه امید برخی صاحبان قدرت است تا شعار و شور این مجالس را دستمایه بقای خویش و ایجاد یک توده پشتیبان مردمی برای مواقع ضروری قرار دهند
توده ای که بی زحمت فکر و بدون احساس نیاز به تعقل، نقش سیاهی لشکر روزهای باصطلاح حماسه و برخی کم عقل تر هایشان احتمالا نقش گروه های فشار را ایفا می کنند
بازگشت به مفاهیم کتابی چون حماسه حسینی و فهم و تعقل در واقعه عاشورا یعنی فهم اینکه سود چه کسانی در استمرار کج فهمی و تبلیغ (به تعبیر شهید مطهری) صفحه سیاه و تاریک واقعه عاشورا است و زیان چه کسانی باز هم به تعبیر ایشان در روشن شدن صفحه نورانی واقعه کربلاست
در جایی از کتاب شهید مطهری می گوید:
((اسلام یک طرف دیگر هم دارد؛ قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمی کند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می کند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائماً باید یادآوری بشود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند. این همان «آخی» است که یک ملت می گوید: ما مسلمانها چنین کاری کردیم؟! لعنت به کسانی که چنین کاری کردند، پس دیگر چنین کاری نکنیم.
ثالثاً این موضوع برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است، اما به شرط اینکه ما این را درست درک بکنیم. امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب بکند.
ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفرم ایجاد کنیم؛ البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست.))
درباره این سایت