سخنی با دانش آموزان



به مناسبت محرم ، بعد چندین سال دارم بخش هایی از کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو می خونم

سخنرانی هایی که پیش از انقلاب ایراد شده اند و به بیان تحریفات واقعه عاشورا و پیراستن این زایدات از حقیقت تاریخی آن می پردازند

حرف هایی که اگر حتی امروز با گذشت نزدیک به نیم قرن از زبان کسی شنیده شوند بسیار بدیع ، ساختارشکنانه و برخلاف جریان فکری حاکم بر هیات ها و سخنرانی ها و مداحی ها ست

البته در روزگاری این سخنان ایراد گردیده که نهایتا بُرد مجالس سنتی عزاداری در محله و شهری تمام می شده است و دستگاه های تبلیغی و صاحبان قدرت ی هم راستا با آنان نبوده اند

ولی امروز استمرار این جریان تحریفی و پای کار آوردن نسل جوان نقطه امید برخی صاحبان قدرت است تا شعار و شور این مجالس را دستمایه بقای خویش و ایجاد یک توده پشتیبان مردمی برای مواقع ضروری قرار دهند

توده ای که بی زحمت فکر و بدون احساس نیاز به تعقل، نقش سیاهی لشکر روزهای باصطلاح حماسه و برخی کم عقل تر هایشان احتمالا نقش گروه های فشار را ایفا می کنند

بازگشت به مفاهیم کتابی چون حماسه حسینی و فهم و تعقل در واقعه عاشورا یعنی فهم اینکه سود چه کسانی در استمرار کج فهمی و تبلیغ (به تعبیر شهید مطهری) صفحه سیاه و تاریک واقعه عاشورا است و زیان چه کسانی باز هم به تعبیر ایشان در روشن شدن صفحه نورانی واقعه کربلاست

در جایی از کتاب شهید مطهری می گوید:

((اسلام یک طرف دیگر هم دارد؛ قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمی کند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه می کند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائماً باید یادآوری بشود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند. این همان «آخی» است که یک ملت می گوید: ما مسلمانها چنین کاری کردیم؟! لعنت به کسانی که چنین کاری کردند، پس دیگر چنین کاری نکنیم.

ثالثاً این موضوع برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است، اما به شرط اینکه ما این را درست درک بکنیم. امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب بکند.

ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفرم ایجاد کنیم؛ البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست.))



شبکه افق را میبینم
مداح میگه ابوالفضل انقد ادب داشت سی و چار سال به حسین نگف داداش. می گفت یا مولای

به جمله دقت کردین ؟ خودِ مداحه لااقل نگف حضرت ابوالفضل انقد ادب داشت سی و چار سال به حضرت امام حسین نگف داداش. می گفت یا مولای

همینطوری بی آداب میگه
حسین
ابوالفضل

بابا لااقل اگر مفاهیم خیلی والای عاشورا رو درک نمیکنی اینقد ادب رو از حضرت عباس یاد بگیر

جناب مداح! نکنه با امام حسین علیه السلام خیلی خودمونی تر و ندارتر از جناب ابوالفضلی که ادب رو قورت میدی و حیا رو

از اینجور بی دقتی ها که به لبه مرز وهن داره اصطکاک پیدا میکنه کم توی مداحی ها نیست
مداحی اهل بیت علیهم السلام ارزشمنده
باید مواظب بود در قالب اشعار و کلمات و اصطلاحات ، ناخواسته بجای مدح آن بزرگان ، موجب توهین به ساحت شان نگردد

قرآن می فرماید پیامبر رو همانند خودتون که یکدیگر را صدا میکنید صدا نزنید

خوبه حتی الفبای زندگی رو از عاشورا بیاموزیم
بیشتر از همه اونیکه تریبون و میکروفن و وقت و گوش و فکر مردم در اختیارش بهتره خودش تعلیم ببینه و بعد وارد گود بشه


آیا می دانستید امام حسین علیه السلام روز عاشورا در خطبه یی با لشکریان ابن سعد سخن گفت


آیا می دانستید ایشان در اواسط سخن* ، رو به کسانی که در لشکر دشمن بودند و از جمله دعوت کنندگان حضرت به کوفه بودند فرمود : (مگر شما نبودید برای من نامه نوشتید که: میوه‌هایمان رسیده، و درختانمان سرسبز و خرم شده، در کوفه بر لشکریانی مجهز و آماده به خدمت وارد خواهی شد.)

آیا می دانستید آن افراد در کمال وقاحت پاسخ دادند : ما چنین نامه‌ای به تو ننوشته‌ایم.

بیایید بجای انواع و اقسام کارهایی که چیزی بر شناخت ما نمی افزایند برای به دست آوردن شناخت ، تلاش کنیم

اما از این چند سطر کوتاه چه چیزهایی می شود فهمید؟

رفتن طرف حق در هنگامی که خطری در کار نیست آسان است اما هنگام خطر ، ماندن در کنار حق ، هنر است .

حال اگر فرد این هنر را ندارد لااقل می بایست در کنار باطل قرار نگیرد

همه ما در مقاطعی از زندگی حرف هایی می زنیم و در مقاطعی درست در نقطه مقابلی می ایستیم که نقض کننده حرف مان است

شخصی که در نقطه مقابل حق ایستاده اگر به اشتباه خودش اعتراف کند شاید راهی برای برگشت پیدا کند اما گاهی فرد نه تنها کنار باطل می ایستد بلکه حتی گذشته خود را که نشان از فهم خودش از حق بوده انکار می کند و به اصطلاح آخرین پل های پشت سر ش برای اصلاح اشتباه را هم خراب می کند .

اینکه کسی حرفی بزند (شفاهی یا کتبی) به ویژه اگر مسوول و صاحب منصبی باشد که دیگران بر اساس آن حرف او را برگزیده اند رای داده اند و اعتماد کرده اند اگر این شخص در کمال بی شرمی حرف خودش را و در اصل خودش را تکذیب و انکار کند دقیقا او را در صف سپاه ابن سعد و مقابل امام حسین علیه السلام قرار می دهد

فکر می کنید اگر امام حسین علیه السلام و قیام عاشورا را درست برای ما تفسیر کنند کسانی که در چشم مردم زل زدند و وعده جامعه آرمانی اسلامی دادند و حالا هر روز از زیر قبای خودشان و آقازاده هایشان و اتباع شان اختلاس و فساد و کثافت به بیرون درز می کند می توانستند همچنان بر مَرکَب مراد سوار بمانند؟

نفع چنین کسانی همین گونه مراسم خالی از تفکر و تعقلی است که اگر هزار سال دیگر هم تَکرار شود بخاری از آن بر نخواهد خاست

به یاد داستان آن مستشار انگلیسی در عراق افتادم که صدای اذان را شنید و پرسید آیا این موذن چیزی بر خلاف منافع استعماری می گوید ؟ گفتند خیر و او گفت پس بگذارید آن قدر اذان بگوید تا


_______________________________



* امام به چند نفر از افراد سرشناس که در لشکر عمر سعد بودند و برایش دعوت‌نامه نوشته بودند، خطاب کرد و فرمود: «یا شبث بن ربعی، و یا حجار بن ابجر و یا قیس بن اشعث و یا یزید بن الحارث الم تکتبوا الی أن قد اینعت الثمار، و أخضر الجناب و انما تقدم علی جند لک م؟

ای شبث بن ربعی! و‌ای حجار بن ابجر و‌ ای قیس بن اشعث و‌اییزید بن حارث! مگر شما نبودید برای من نامه نوشتید که: میوه‌هایمان رسیده، و درختانمان سرسبز و خرم شده، در کوفه بر لشکریانی مجهز و آماده به خدمت وارد خواهی شد. (در انتظار تو دقیقه شماری می‌کنیم)؟!

این افراد در برابر سخنان امام پاسخی جز انکار نداشتند و لذا گفتند: «فقالوا: لم نفعل؛ ما چنین نامه‌ای به تو ننوشته‌ایم.

امام(ع) که با انکار آنان روبرو شد با تعجب و شگفتی فرمود: «سبحان لله، بلی ولله لقد فعلتم عجبا! چگونه منکر می‌شوید به خدا قسم شما برای من نامه نوشتید.»







گاهی فکر می کنیم که داریم راه را درست می رویم اما در واقع در مسیر نادرستی هستیم. گاهی افراد آنقدر در حقانیت مسیر خود نظر مثبت دارند که تا آخر ، (گاهی این آخر ، آخر عمر است ) با قاطعیت به طی مسیر نادرست ادامه می دهند به تعبیر قرآن "می پندارند که بهترین کار را انجام می دهند "

 

بسیاری از مراسم مذهبی در مذاهب گوناگون ، سابقه یی در اصل ندارند و فقط رسومات بعضا و اکثرا جاهلانه ، تقلیدی و بی محتوا و بی جهت هستند

 

کارهایی که صرفا چون قبلی ها انجام داده اند همچنان انجام می شوند 

 

چون قبلی ها یک جسم بسیار حجیم و سنگین را پیشاپیش انجام دهندگان مراسم می برده اند بعدی ها هم می برند

 

چون قبلی ها فرق خود را از نشتر قمه به خون نجس می کرده اند بعدی ها هم تبعیت می کنند

 

 

چون قبلی ها دوماه یک مملکت بلکه دو مملکت را به تعطیلی نصفه نیمه می کشاندند بعدی ها هم در این کار جدیت می کنند

 

به نقل قرآن به ابراهیم علیه السلام گفتند بت می پرستیم چون پدرانمان می پرستیدند فرمود هم شما گمراهید و هم پدرانتان ؛ آن هم گمراهی آشکار 

 

تداوم اعمال جاهلانه برای صدها سال به آن ها صورت عاقلانه نمی بخشد

از آن بدتر آن است که گاه این مسخره بازی ها اصل قلمداد می شود و اصل در زیر هجوم این بدعت ها و کج فهمی ها پنهان می ماند

حق مهجور می شود و باطل ، حق انگاشته می شود

نهضتی که هدفش ستم ستیزی و براندازی باطل است به گونه یی تخدیر می شود که به فرد القا کند نه تنها لازم نیست خودت کار مثبتی کنی نه تنها لازم نیست برای حق بجنگی و در برابر باطل بایستی بلکه برو هر غلط و نادرستی می خواهی انجام بده که با یک قطره اشک و بلکه با تظاهر به گریستن از هر شکری که در طول عمرت خورده ای تطهیر می شوی!!!

 

نهضتی که باید مردگان فکری جامعه را بیدار کند از محتوا خالی می شود و رقابت ها بر سر تعداد افراد و طول دسته جات و تعداد نذورات و از این قبیلِ سخیف ، اوج می گیرد

 

تا اینگونه نقد ها را می گویی می گویند این تعظیم‌شعائر است

 

در حالی که بزرگترین شعائر الهی که ظلم‌ستیزی و انداختن نقاب نفاق از چهره ملحدان و مستکبران است در زیر سایه این شعائر ساختگی به فراموشی سپرده می شوند

 

عجیب نیست که حتی استعمارگران نیز تحت عنوان میراث فرهنگی و تجلیل از هنر و .  بزرگداشت و به ثبت رساندن اینگونه مزخرفات را در دستور کار قرار می دهند هنر و فرهنگی که نه تنها متضاد با غارتگری و جور و فسق نیست که موید و پوشاننده آن است  

 

 

 

 



در آستانه ماه محرم هستیم
ماه محرم یکی از زمان هایی است که میتواند محک مناسبی برای اعتقادات ، افراد ، بینش ها و برخی موارد دیگر باشد

قرآن شهادت را یک داد و ستد معرفی می کند. داد و ستد از نوع تمام و کمال

هر آنچه آدمی دارد واگذار می کند و روزی گرفتن نزد اله ، جنت و زندگانی جاوید می یابد

مصداق عالی شهید ، کشته شدگان کربلا و شخص امام حسین علیه السلام هستند

یکی از کارکردهای مناسبت ها ، از هر نوع ، دینی یا ملی ، نمادسازی است ؛ الگو پردازی است

کاری که می بایست قاعدتا ، آثار مناسبت را زنده و به روز نگه دارد.
واقعه محرم از این قاعده مستثنی نیست

شاید جمله معروف "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" اشاره یی به همین مفهوم داشته باشد

یعنی عاشورا یک برش زمانی و کربلا یه قطعه ی مکانی صرف نیست که اگر بود در همان سال ۶۱ هجری می ماند و در رگ و ریشه مذهب تشیع جریان نمی یافت

پس هرگونه نمادسازی تا جایی ارزشمند است که در راستای انتقال مفاهیم عالی پشت سر خود ، درست عمل کند و وسیله تلقی شود نه هدف

حتی آن مفاهیم عالی نیز با اینکه مورد هدف نمادهای ساخته شده اند اما مقصد نهایی تلقی نمی شوند و می بایست نماد ها را در خدمت محرم ، محرم را در خدمت تعریف دین و دین را به عنوان وسیله قُرب حضرت حق ، دانست و به دیگران دانسته نمود





ما اعتراض داریم. به آزردن روح مردی که زنش را کشت
بهتر بگویم زن خودش را جلوی گلوله ها انداخت
فکر می کرد با این تمارض ها و خود را به مُردگی زدن می تواند عَدالت اسلامی را فریب بدهد
من از همینجا به روح میترا می گویم فریبت جواب نداد
می خواستی محمدعلی را گیر بیندازی ولی تو بودی که واقعا مُردی و از قدیم گفته اند بی گناه تا پای چوبه دار می رود ولی بالای دار نمی رود
ما تازه معنی این ضرب المثل را فهمیدیم
نجفی حتی تا پای چوبه دار هم نرفت اما در عوض دست عَدالت اسلامی او را همان اول تا پای چای دارچین بُرد
بالاخره دار، دار است چه چوبه دار و چه چوب دارچین
نجفی آزاد شد و از همان لحظه آزادی بنا بر خواست اولیای دم ، رفت دنبال تزکیه نفس تا در این چند صباح مانده از عمر اگر توانست دیگر آدم نکشد
شاید افکار عمومی بگویند و بپرسند پس جنبه عمومی جرم چی شد
حالا اولیای دم که دم شان هم گرم ، صلواتی و فی سبیل الله از خون مقتول گذشتند و آقای نجفی را روانه کلاس تهذیب اخلاقی نمودند
مگر نباید مدتی بعلت جنبه عمومی جرم در زندان می ماند

اینجاست که باید بگوییم اولا افکار عمومی را چه به این فضولی ها.اصلا اگر آقای نجفی در زندان می ماند چه بسا سروصدا می کرد و تمرکز فرشته عدالت را که اخیرا بر مسند قضا تکیه زده از برخورد با مفاسد اقتصادی منحرف می کرد
بقول خود فرشته جان در ایام انتخابات ممکن بود نجفی کارهای (پروپکانی) کند تا جو جامعه را از فساد منحرف نماید

از آن مهم تر احتمالا محیط زندان برای تزکیه نفس زیاد جای مناسبی نیست فکر کنید ادم بخواهد پیش یک مشت قاتل و و جانی تزکیه نفس کند . می شود ؟

به نظر من آزاد شدن نجفی حتی از زدن پهپاد امریکایی در آن ارتفاع هم مهم تر بود
اصلا دستاوردی بود برای خودش
از هر جنبه که نگاه کنی دستاورد بود
از جنبه حقوق ن دستاورد بود
از جنبه ی به مرئی و منظر گذاشتن عَدالت اسلامی که شاهکار بود
از جنبه آموزش تاریخ ، یک کارگاه عملی نمایش مفهوم آپارتاید خودی و غیر خودی بود

به نظر من آقای نجفی که حالا با تزکیه نفس پاک تر از قبل هم شده باید در انتخابات مجلس کاندیدا شود

این کار چند تا فایده دارد یکی اینکه معلوم خواهد شد آیا دستگاه های احرازصلاحیت هم مثل قوه قضاییه بلدند بدون اغماض رفتار کنند یا هنوز یاد نگرفته اند

دوما مجلس که عصاره فضایل است حیف است از پتانسیل تجربه خدماتی و عملیاتی آقای نجفی بی بهره بماند
لااقل می توانند برای سایر هم کاران ، آموزش حمل و استفاده از اسلحه غیر مجاز بگذارند
یا حتی کلاس درس اخلاق تشکیل دهند


در این باب گفتنی زیاد است
باقی را خودتان فکر کنید!


در توییتر آقای بهنود نوشته

‏خوب پرسشى ست، تا فرصت هست گفتگو کنیم، شاید به تفاهمى رسیدیم. 

- در چه شرایطى باید از شرکت در انتخابات چشم پوشید؟

- آیا ظرفیت استدلالى و مفاهمه مان، آنقدر هست که به نقطه اى برسیم با هم. یا برعکس، در سرنوشت ما خشم و خودرایى، حک شده است، و عفریته، فرشته نمیزاید

 

نوشتم

‏‎در هیچ شرایطی انتخابات در هر حال یک فرصت و روزنه س در خیلی از حاکمیت های مستبد همین مقدار روزنه تنفس هم آرزوی فعالین اجتماعی-یه باید سعی کنیم این معایب شیوه انتخاب اصلاح بشه تجربه ساختارشکنی و انقلاب در جهان سوم فقط به هرج و مرج ، رشد افراط گرایی و دخالت بیگانه منجر میشه


به ۷۰۰ زنگ زدم بابت قطع اینترنت

البته میدونم که چرا اینترنت قطعه

میگم چرا نت قطعه

میگه همه اطلاعات درباره بسته های اینترنت ایرانسلو در اختیارتون می گذارم!!!

 

بعدش میگه

مشکل شما توسط تیم نمیدونم چی چی در حال بررسی است

 

میگم این مشکل فقط من نیستااااا

 

مث نوار دوباره جمله قبلیو تکرار میکنه

 

اول عصبانی شدم ولی بیخیالش شدم

بیچاره اپراتور چی بگه خب

بگه بخاطر احترام به افکار عمومی و ملتی که عاشقانه جملات محبت آمیز نثار مسوولین می کنن مجبور شدیم اینترنتو قط کنیم؟

 

 


چند روزی که اینترنت قطع شده و مردم به طور خودجوش میان تو خیابونا و از زحمات مسوولین واینکه خدا اونا رو تو ایران آفریده تشکر می کنن و بیس و سی هم مرتبا مردم همیشه در صحنه رو نشون میده که در حال حرکات خودجوشانه هستند جا داره پیشنهاداتی جهت اینکه این اوضاع عالی ، متعالی بشه ارائه نمایم

 

به عنوان یک شهروند مسوول ابتدا جا داره از زحمات مسولینِ بی دریغ مون که هر چی داشتند در طَبَق گذاشتند جلوی ملت تشکر کنم به ویژه از جناب آقایان ، حضرات و دام ظله العالی های عزیز که ظل شان آدم را بیاد ظل اللهی شاه شهید می اندازه

 

۱. متاسفانه زمزمه هایی از وصل مجدد شبکه ضاله اینترنت به گوش می رسد شبکه ای که با اعمال ددمناشان ، ددمنشینه، ددمنشیانه، ددمنشانه خود موجبات گمراهی بسیاری از جوانان غیور میهن را فراهم آورده است از مسوولین ذی و بی ربط عاجزانه ملتمسانه مذبوحانه خواهشمندم این مجرای فاضلاب فرهنگ منحط غربی را به هووووچ وجه من الوجوه بر نسل جوان آینده ساز باز نکنند و تف و لعن ابدی را برای خود بواسطه فراهم نمودن بساط عیاشی مشتی جوان نابخرد ، نخرند

 

۲. متاسفانه برخی با ذوق زدگی می گویند الان که اینترنت قطع شده است شبکه ملی اطلاعات کشور در هر ثانیه چند گیگابایت اطلاعات رد و بدل می کند و ال و بل شده

برادر ذوق زده مسوول! کجای کاری . آیا این بود آرمانها؟ که ما شبکه ملی ایجاد کنیم تا مشتی جوان افسارگسیخته با قطع اینترنت بیایند و محتوای ناسالم خودشان را داخل آن بگذارند؟؟؟

نخیر عزیزم ، شما به عنوان مسوول فرهنگی این‌جامعه تا زمانی که بوی علف تازه مشام جان را معطر نساخته مسوولیت داری نگذاری چنین بشود بله بقول آن بزرگوار اینترنت باید اینترنت باشد اینترنتی که اینترنت نباشد اینترنت نیست

 


کتاب تاریخ را باز می کنم

تروری که خیلی ها آن را صوری و هماهنگ شده با دربار می پنداشتند در دوشان تپه ، بهانه را به محمد علی شاه داد تا لیاخوف روس را برای به توپ بستن مجلس مشروطه ، مامور کند

 

یک برچسب که مشروطه خواهان را در مظان اتهام ترور پادشاه قاجار قرار می داد.

البته عمر استبداد صغیر ، چندان به طول نینجامید و مردم بساط استبداد ممدعلی شاهی را با قیام ملی برچیدند

 

کتاب را می بندم

شبکه خبر دارد درباره آشوبگرانی صحبت می کند خیلی بد هستند و کارهای بد انجام می دهند

بهانه ای که با تمسک به آن ، تمام آنچه می شد به طور کارشناسی درباره درست و نادرست تصمیم بحران آفرین آن سه نفر به زبان آورد و اخبار اعتراض حق طلبانه و مسالمت آمیز مردم، مورد تهمت آشوب و شرارت قرار گرفت

 

تلویزیون را خاموش می کنم 

به قدرت مندانی می اندیشم که با خبرسازی های خودساخته ، صورت مساله را عوض می کنند و لیاخوف های خودجوشی که آماده به توپ بستن مطالبات مردمند.

 


تجربه این دو روز قطع اینترنت بین الملل و باز بودن سایت های داخلی، تجربه خاصی بود

از جهت اینکه زیرساخت هایی مثل بانک و فروشگاه های اینترنتی و سایت هایی که میزبان داخلی داشتند همچنان خدمات دادند تجربه خوبی بود

 

اما متاسفانه این دو روز نشان داد بجز موارد معدودی که ذکر شد اینترنت ملی فاقد ظرفیت هایی است که از آن انتظار می رود

مثلا سه موتور جستجوگر ایرانی (سلام ، پارسی جو و جَس جو) عملا هیچ خدمتی ارائه نمی کنند و حتی نتایج جستجو را نشان نمی دهند

 و استفاده از سایت های داخلی مثل بیپ تونز به علت ناتوانی از لاگین شدن با اکانت گوگل به اشکال بر می خورد

 

به شخصه حتی از پرتال های رسمی شغلی که دامنه ir هم داشتند نتوانستم استفاده کنم ؛ در کل می توان گفت بریدن اتصال شبکه اطلاعات ایران از بین الملل بلایی در حد بی اثر شدن بر سر نت ملی آورده  و خودمانی تر بگویم یک شبکه ول معطل روی دستمان گذاشته 

 

 


نسل بی آینده ؛ تمام چیزی که می توانم درباره بچه هایی بگویم که اکنون در دوره کودکی و نوجوانی هستند

 

با تجربه یی که از نظام آموزشی کشور دارم اگر از من بپرسند بازده این نظام عریض و طویل آموزش و پرورش رسمی چیست همان حرف رییس بانک مرکزی درباره عایدات ایران از برجام را می گویم ؛ تقریبا هیچ!!

 

نظام آموزشی که در آن نقش معلم به مبصر کلاس تقلیل داده شده ؛ کسی که باید باشد تا کلاس فقط برقرار شود 

 

شمای معلم با هر کیفتی که کار کنید در نهایت سیستم ، دوغ و دوشاب را به مقطع بالاتر ارتقا می دهد 

شوخی گزنده یی است اینکه صدور دیپلم هر تازه متولدی همچون شناسنامه اش یک امر قطعی است گویا مسوولان آ.پ سال هاست برای آنکه رزومه افتخار آفرینی از خود ارائه دهند قبولی خودجوش و حماسه آفرین!  همه ی محصلین با هر درجه معلومات را در دستور کار قرار داده اند

 

اگر بخواهیم یک پله بالاتر برویم برفرض که نظام ارزشیابی از همین محتوای ناقص به درستی صورت بگیرد و آنچنان که گفتم دانش آموز تلاشگر ارتقا پیدا کند و مانند چندین دهه پیش ، تکرار پایه برای دانش آموز بی صلاحیت لازم آید بازهم این نظام آموزشی دردی از جامعه دوا نخواهد کرد

 

چرا که باز هم افق دید دانش آموزان ساعی و نخبه ما و آینده ی احتمالی که خود را در آن می توانند تصور کنند آن چیزی است که اکنون در جامعه جاری و ساری است ؛ زد و بند ، اشغال پست ها و سمت ها بر اساس روابط ناسالم باندی و ی ، غیر کارشناسی شدن تصدی بسیاری از شغل ها و درآمدزا بودن مشاغل کاذب و بی ثمر مانند دلالی و غیر کاربردی بودن قریب به اتفاق آموزش های نظری چه در مبحث مهارت های زندگی و چه در بُعد مهارت های شغلی

 

آموزش و پرورش ما زمین سوخته ای است که حتی علف هرز هم در آن نمی روید و بطور کل قابلیت رویانندگی و ایجاد شرایط بالندگی نسل های بعدی را از دست داده است


محمد قوچانی سردبیر رومه سازندگی مهمان برنامه عصرانه شبکه افق بود

رومه سازندگی تیتری زده بود با مضمون اینکه چرا صدا و سیما افکار عمومی را در مورد سهمیه بندی بنزین اقناع نکرده است!

البته برخی نقدهای وی نسبت به جلوگیری مجلس در مقاطع زمانی برای افزایش پلکانی نرخ سوخت قابل درک و پذیرش بود ولی وی پاسخی درباره این موضوع نداشت که چگونه صدا و سیما باید اذهان عموم مردم را نسبت به افزایش قیمت سوخت قانع کند در حالی که در هفته منتهی به افزایش اصحاب کهفی قیمت ها وزرای دولت راستگویانِ نظام مقدس ، قولا تصریح کردند قیمت سوخت افزایشی نخواهد داشت؟؟

 

مردم البته در چهار دهه اخیر کم و بیش شاهد ت های دور از صداقت تمداران و موثرین حاکمیت بوده اند

از وعده آب و برق مجانی در سال های آغازین فرمانروایی نمایندگان آسمان بر زمین تا قول غیرصادقانه مسوول نفتی کشور در آبان ۹۸ و در بازه زمانی میان این دو،  موارد مشهودی از به بازی گرفتن اعتماد عمومی وجود دارد

 

محمد قوچانی در برنامه عصرانه البته به نکته درستی اشاره کرد و آن وجود شکاف میان ملت و دولت بود و اینکه صدا و سیما گاه بخاطر منویات ی خود و با نوع برنامه سازی هایش آن را تبدیل به شکاف میان ملت و حاکمیت کرده است

 

شکاف و بی اعتمادی که علت آن البته نه فقط دولت و صدا و سیما بلکه تمامیت عملکرد سوداگرانه و نگاه سودجویانه و تاجرمآبانه و از بالا به پایین قاطبه مسوولان نسبت به ملت است

 

مسوولانی که همچون تاجری رند، با گفتار کذب شان ، زمان می خرند تا به اعتماد ملت خیانت کنند


با وجود اینکه واژه #اصلاحات رو عده ای به گند کشوندن و نونش رو خوردن ولی تنها راه درست شدن مملکت #اصلاحات_حقیقی هست نتیجه #شورش و #انقلاب ،چیزی جز تلفات جانی،تخریب زیرساخت ها و سرمایه ها و روی کار آمدن رادیکال ها نخواهد بود #تغییر را از خودمان آغاز کنیم از تفکر و استدلال مان


نمی دانم از چه روزی
ولی از وقتی سبک زندگی آن ها عوض شد
کم کم خودشان هم عوض شدند
آدمی که عوض شد ممکن هست عوضی هم بشود
این عوضی ها که حتی بقول خودشان برای تخلیه محتویات رحم شان کانادا می روند یک مشخصه خیلی بارز دارند
دم تکان دادن شان برای چشم رنگی هاست چون به این باور رسیده اند حداکثر می توانند سگ درگاه آن ها باشند
شاهد ؟ زندگی سگی شان
از این زندگی سگی یک خصلت دیگر هم بُرده اند و آن پاچه گیری و هار بودن شان است


روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد.
مار گفت:
«انسان‌ها از ترس ظاهر خوفناڪ من،
می‌میرند نه به خاطر نیش زدنم.»

اما زنبور قبول نڪرد.

مار برای اثبات حرفش،
با زنبور قراری گذاشت.

آنها رفتند و رفتند،
تا رسیدند به چوپانی ڪه در ڪنار درختی خوابیده بود.

مار رو به زنبور ڪرد و گفت:
«من او را می‌گزم و مخفی می‌شوم،
 و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد ڪن،
و خود نمایی ڪن.»

مار نیش زد،
و زنبور شروع به پرواز ڪردن در بالای سر چوپان ڪرد.
چوپان فورا از خواب پرید و گفت: «ای زنبور لعنتی»
و شروع به مڪیدن جای نیش،
و تخلیه زهر ڪرد.
مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد،
 و بعد از چند روز بهبودی یافت.

مدتی بعد ڪه باز چوپان در همان حالت بود،
مار و زنبور،
نقشه دیگری ڪشیدند.
این بار زنبور نیش می‌زد،
و مار خودنمایی می‌ڪرد.


این ڪار را ڪردند و چوپان از خواب پرید،
و همین ڪه مار را دید،
از ترس پا به فرار گذاشت،
و به خاطر وحشت از مار،
دیگر زهر را تخلیه نڪرد،
و ضمادی هم استفاده نڪرد.

 چند روز بعد چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد.

بسیاری از بیماری‌ها نیز همین گونه هستند.
فقط به خاطر ترس از آنها، افراد نابود می‌شوند یا شڪست می‌خورند.
و دلیل عمده مرگ و میر بیمارانش باخت و تضعیف روحیه آنان است.

یه مثلیه ڪه عزرائیل وارد شهری میشه،
میگه اومدم جان۴نفرو بگیرم، فرداش میبینند ۴۰۰نفر مرده.

میپرسن توڪه گفته بودی،
۴نفر پس چی شد؟
گفته من جان۴نفرو گرفتم،
بقیه از ترس مردند.

واقعا نباید وحشت ڪرد،
ولی توجه به هشدارها اامیه
انرژی های منفی رو از خود،
دور ڪنید.
با توکل به خداوند متعال و انرژی مثبت، قدرت دافعه تان را،
در برابر ڪرونا بالا و بالاتر ببرید

زندگی، بدون روزهای بد نمی‌شود، بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم.

اما روزهای بد، همچون برگهای پاییزی، باور کن که شتابان فرو می‌ریزند، و در زیر پاهای تو اگر بخواهی، استخوان می‌شکنند، و درخت، استوار و مقاوم، برجای می‌ماند.

عزیز من، برگ‌های پاییزی، بی شک، به تداوم بخشیدن به مفهوم درخت، و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند…

تحقیقات مرکز پیو (pew) نشان میدهد افرادی که بسیار مذهبی هستند، بیشتر به خانواده و اقوامشان اهمیت میدهند، بیشتر [برای کمک به دیگران] داوطلب میشوند، بیشتر در امور جامعه دخیل هستند، و در برخورد با اتفاقات زندگیشان شادتر هستند.

موسسه تحقیقاتی پیو pewrsr.ch/2OZqp19


شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود
گفت : هر جا که نظر می‌کنم
بر زمین همه گوهر ریخته 
و بر در و دیوار همه زر آویخته!
کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند

گفتند : کو؟ کجاست؟
گفت : همه جاست
هر جا که می‌توان خدمتی کرد ،
یا هر جا که می‌توان راحتی به دلی آورد
آن جا که غمگینی هست و آن جا که مسکینی هست. 
آن جا که یاری طالب محبت است و آن جا که رفیقی محتاج مُرُوَت .


این روز ها که در حصر خانگی هستیم،چگونه میتوانیم در
کار های خانه به همسر مان
کمک کنیم.

۱- در خوردن غذا با او همکاری کنید.
۲- کانال‌های تلویزیون را شما عوض کنید.
۳- موقعی که همسرتان مشغول تمیز کردن زمین و جارو کردن است، پایتان را بلند کنید که زیر پایتان را نیز جارو بکشد.
۴- با آواز خواندن در حمام، موجبات شادی همسر دلبندتان را فراهم آورید.
۵- وقتی همسرتان در آشپزخانه مشغول پخت غذاست، گاهی به آشپزخانه سرزده و با ناخونک‌ زدن به غذا به او در پخت غذای خوشمزه‌تر و لذیذتر مشاوره دهید.

۶- موقع پاک کردن سبزی، زن‌تان را تنها بگذارید تا بتواند در آرامش و با تمرکز، سبزی‌ها رو پاک کند.
۷- موقعی که خانومتان در حال پاک کردن شیشه ها هست از پشت شیشه شکلک در بیارید تا خستگی اش در برود.

من از همین‌جا از همه‌ی آقایونی که اینقدر تو خونه به خانوماشون کمک می‌کنند، تشکر می‌کنم.


نشر دهید تا همه‌ی مردان به وظایف خود آشنا شوند.

تا حالا به لحظه تحویل بهار 1450 فکر کردید؟!

همه بلند میشن، روی همدیگر رو می بوسن، شادی می کنن و اون وسط یک مهربون از جمع جدا میشه و با یک دستش قاب عکسی رو دست می‌کشه و میگه روحت شاد مامان بزرگ، روحت شاد پدر بزرگ !

میدونید اون عکسِ کیه ؟ اون عکسِ من و شماست!

تبدیل شدیم به یک خاطره! تازه اگر خیلی خوش شانس باشیم و فراموش نشده باشیم!

این واقعیت روزگار من و شماست. 50 سال دیگر فقط یک خاطره ایم تو یک قاب عکس خاک گرفته، همین، واقعا همین!

چرا دل شدن؟ چرا تظاهر؟ چرا چاپلوسی؟ چرا دروغ؟ چرا حسادت؟ چرا تهمت؟

بیاید حداقل سعی مون رو بکنیم! مهربون باشیم، شاد باشیم، به دوستامون بیشتر برسیم، کینه ها رو دور بریزیم، کسی رو نرنجونیم، حق خوری نکنیم، بیاین همین الان دلی بدست بیاوریم!

دیر یا زود، چه بخواهیم چه نخواهیم، اون زمان می‌رسه و ما خاطره میشیم! پس بهتره خاطره ای خوش باشیم

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

تجهيزات آشپزخانه صنعتي فانترینها مرجع زبان فارسی اخبار دانش آموزی و کنکور سراسری پیچک دیوار حرفهـاى گوشه‌ی دلم paalsaپالسا تصاویر و کلیپ های اربعین حسینی